I can

I can

توانستن، توانستن شگفت آور و باور نکردنی است که درون هر انسانی خفه شده است. توانستن، همان جریان قدرتی است که می‌تواند آدم را به فرازهای بالاتر از هر پندار  و توقعاتش برساند. شاعرانی همچون فردوسی، با استفاده از بیت‌هایی بی مانند، این توانستن را در قالب کلام و شعر به ما نشان می‌دهند.

 

یکی از بیت‌هایی که شاعران به شکل زیبا و شگفت‌انگیزی از توانستن سخن می‌گویند، بیتی از فردوسی است که می‌گوید:

 

توانستن، بهترین دوست هر کسی است

که او را به سوی آرزوهایش هدایت می‌کند”

 

این بیت، قدرت توانستن را به عنوان یک دوست و همراه وفادار توصیف می‌کند که همیشه در کنار انسان است و او را به سوی آرزوها و آرمان‌هایش هدایت می‌کند. توانستن، همچون یک راهنما، همواره در کنار ماست و به ما نشان می‌دهد که هیچ چیز برایمان ناممکن نیست.

 

شاعران دیگری نیز درباره توانستن سخن گفته‌اند. مثلاً سعدی در یکی از غزلیات خود می‌گوید:

 

توانستن، همان جاده‌ای است که سر به سرش

می‌رویم و به مقصدی ناشناخته می‌رسیم”

و باز ایشان می فرمایند:

“آدمی که توانایی ندارد، برای چیزی درخواست ندارد
توانایی او، آفریدهٔ خداست”

 

این بیت، توانستن را به عنوان یک جاده معرفی می‌کند که ما با قدم‌هایمان در آن قرار داریم و به سمت یک مقصد ناشناخته حرکت می‌کنیم. توانستن، همان قدرتی است که ما را به سوی آنچه که تاکنون تجربه نکرده‌ایم، هدایت می‌کند و ما را به سوی دنیایی از امکانات جدید می‌برد.

 

بنابراین، توانستن چیزی است که درون همه‌ی ما خفه شده است و تنها نیازمند اعتقاد به خود و اراده قوی است. همانطور که حافظ می‌گوید:

 

توانستن، آن چیزی است که درون توست

تنها کافیست که به خودت باور داشته باشی و بدانی که تو نیز می توانی.