توانستن، آن قدرت عجیب و غریبی است که درون هر انسانی خفه شده است. توانستن، همان جریان قدرتی است که میتواند آدم را به اوجهای بالاتر از تخیل و توقعاتش برساند. شاعرانی همچون فردوسی، با استفاده از بیتهایی بینظیر، این توانستن را در قالب کلام و شعر به ما نشان میدهند.
یکی از بیتهایی که شاعران به شکل زیبا و شگفتانگیزی از توانستن سخن میگویند، بیتی از فردوسی است که میگوید:
“توانستن، بهترین دوست هر کسی است
که او را به سوی آرزوهایش هدایت میکند”
این بیت، قدرت توانستن را به عنوان یک دوست و همراه وفادار توصیف میکند که همیشه در کنار انسان است و او را به سمت آرزوها و آرمانهایش هدایت میکند. توانستن، همچون یک راهنما، همواره در کنار ماست و به ما نشان میدهد که هیچ چیز برایمان غیرممکن نیست.
شاعران دیگری نیز درباره توانستن سخن گفتهاند. مثلاً سعدی در یکی از غزلیات خود میگوید:
“توانستن، همان جادهای است که سر به سرش
میرویم و به مقصدی ناشناخته میرسیم”
این بیت، توانستن را به عنوان یک جاده معرفی میکند که ما با قدمهایمان در آن قرار داریم و به سمت یک مقصد ناشناخته حرکت میکنیم. توانستن، همان قدرتی است که ما را به سوی آنچه که تاکنون تجربه نکردهایم، هدایت میکند و ما را به سوی دنیایی از امکانات جدید میبرد.
بنابراین، توانستن چیزی است که درون همهی ما خفه شده است و تنها نیازمند اعتقاد به خود و اراده قوی است. همانطور که حافظ میگوید:
“توانستن، آن چیزی است که درون توست
تنها کافیست که به خودت اعت